یاد پرستو ها بخیر
یاد دوران پرستو ها بخیر یاد عطر ناب شب بوها بخیر سینه ی ایران پر از انگیزه بود شهر مثل روستا پاکیزه بود زندگی از سادگی ها می سرود صحبتی از چشم و هم چشمی نبود عزت و مردانگی و اتحاد پرسه می زد در خیابان جهاد ! عشق با انسانیت همسایه بود خودنمایی کوششی بی مایه بود مرد و زن در کوچه غیرت داشتند پارک ها بوی شهادت داشتند نام حزب الله یک فرهنگ بود جنگ بود و جنگ بود و جنگ بود هیچ کس سودای نامردی نداشت ترکش خمپاره ها دردی نداشت رعد و برقی آمد و باران گرفت کربلا یک بار دیگر جان گرفت |