footer

می خوانم ربنا افرغ علینا صبرا

91/3/13 1:8 صبح نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته:

بعضی دردها مُسکن می‏خواهند. بعضی دردها درمان. بعضی دردها را نمی‏ شود کاری کرد، اما بعضی را اگر به موقع به فکر درمانش بیفتی راه درمان دارد، یا لااقل در دراز مدت درمان می‏شود.

* درد هم مثل هر چیز دیگری جنس های مختلفی دارد: دردهای موضعی، درد پا، درد چشم و... اما بعضی دردها فرق می‏کند: درد دل، درد عشق، درد...

* درد که به سراغت آمد اگر به فکر نباشی نم نم و ذره ذره تمام وجودت را تسخیر می‏کند و رفته رفته تمام سلول‏های دلت را خاکستر می‏کند و انگار که خودت را باخته باشی و کلافه شده باشی ناخواسته به سراغ درمان می‏روی.

* اگر زود به فکر افتاده باشی، زود به فکر درد دلت افتاده باشی، اگر این کوله بار سنگین گناه چیزی از دلت باقی گذاشته باشد می‏توانی سری به کتابخانه کوچک دلت بزنی. به کتابی که مدت‏هاست در کنج خانه‏ ی دلت خاک خورده پناه

ببری، به مسکن‏ هایش، به یکی از هزار نشانه و هزار آیه ‏اش، به آیه‏ ی از جنس آرامش "الا به ذکر الله تطمئن القلوب"[1] به آیه‏ ی آرامش، به آرامش روزهای کودکی ‏ات، روزهایی که قلبت زلال بود.

* یک ماه از همه چیز، از این دنیای وانفسا دل بریدن و خود را به سرچشمه‏ی وصال رساندن، فرصت خوبیست. با همین تن و روح آلوده، با همین دل زمینی، هنوز رغبتی هست، هنوز هم می‏توان بازگشت: "توکل به خدای با عزت و


مهربان کسی که تو را می‏ بیند، آن هنگام که بپا خاسته ‏ای"[2] 

* یک ماه فرصت داری که خلوت و تنهایی و دلت را که ماه‏هاست از دست داده‏ای باز گردانی. هنوز امید داری که با همان دل زیر لب هر روز هر شام زمزمه می‏کنی «یا علی یا عظیم یا غفور یا رحیم » هنوز امید داری که هر روز

می‏خوانی «ربنا افرغ علینا صبرا ....» که تا چند روز دیگر بر آستانش بایستی و کمی سرت را بالاتر بگیری و همان کتاب هزار نشانه را واسطه قرار دهی و بگوید الهی العفو الهی العفو الهی العفو . . .


[1]سوره رعد، آیه 28

[2]سوره شعرا، آیه217 و 218