footer

چقدر دوست داشتم یک ساله بمانم.

91/8/18 4:39 عصر نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته:

سلام

امروز از تولدم  درست یبیست و پنج  سال گذشته
حالا به نظر من هر آنچه می‌بایست بلد باشم ، یاد گرفته‌ام …

اما یاد کودکی هایم افتادم و یادگیری های اندک اندکم

اندکی راه رفتن را در یک سالگی یاد گرفتم
آنقدر که هر از گاهی به زمین بخورم
شاید اینطور زمین خوردن و زمین خورده‌ها را فراموش نکنم

اندکی حرف زدن را در یک سالگی
آنقدر که فقط کمی بتوانم از شدت گرسنگی  و خواب‌آلودگی غر بزنم
شاید اینطور مدام چشمانم محتاج اشک شوند و گریه را فراموش نکنم

اندکی غذا خوردن را در یک سالگی آموختم
آنقدر که فقط کار شست وشو را برای پدر و مادرم سخت کردم
شاید اینطور برای سیر شدن مستغنی از شیر مادر نشوم و مادرم را فراموش نکنم

و بسیار اندکی‌های دیگر که واقعیتش دوست داشتم همیشه اندک بمانند
دوست داشتم ومی ترسیدم از اندک نماندن آن ها و اینکه  از افزون شدن آن‌ها سودی نبرم
نگران این بودم که روزی برای بیش از ‌این آموخته‌ها خوشحال نباشم
نگران بودم
چقدر دوست داشتم یک ساله بمانم

 

اما میدانستم !
با همه‌ی این‌ها خوب می‌دانستم که یک سالگی خانه‌ی نهایی ام  نیست
کودکی ، نوجوانی ، جوانی ، میان‌سالی و حتی پیری‌
اصلا دنیا همه‌اش راه است
  بیست و پنج سالگی ام
نه به قدر یک خانه‌ی ابدی
که به قدر یک چادر مسافرتی
به قدر یک توقف کوتاه در راهی پر ابتلا و انشاءالله بی بلا
مبارک شد به شب های قدر


که انشالله  قدر خوب برایم نوشته باشند امیدوارم برای رسیدن به خانه‌ی ابدی‌ام توشه‌ی کافی بردارم

امیدوارم که مثل برادرم که در همین روز متولد شد توفیق شهادت داشته باشم.

امیدوارم که بتوتنم قرآنی زندگی کنم

امیدوارم که منتظر واقعی امامم باشم

امیدوارم

 

برای ایمانم دعا کنید



صحبتآیت الله مولوی قندهاری در باب شخصیت مقام معظم رهبری

91/8/18 4:38 عصر نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته:

13900525 450x300 بریده صوتی بیانات امام خامنه ای  : شما جوانهای خوب ان شاء الله عرصه های تبلیغاتی کشور را بگیرید  + انتقاد رهبر انقلاب از صدا و سیما

حضرت آیت الله قرهی)حفظه الله تعالی) به نقل از استاد بزرگوارشان، آیت الله مولوی قندهاری(اعلی الله مقامه الشریف)  می فرماید:

این سید بزرگوار(حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی)) سپهسالار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)هستند، زمانی می رسد که تیرهای بلا به سمت ایشان می اید. پس خود را سپر بلای ایشان قرار دهید

www.mahdaviyat313.com.





همچنان در هوای امام الرئوف

91/8/18 4:36 عصر نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته:

)

چشم باز می‌کنی و می‌بینی مشغولی

بستنِ چمدانی برای سفر به حرم حضرت رضا 

2)

همسرم صدا می‌کند: دیر شد! چکار می‌کنی؟؟
من اما دست خودم نیست
.
دانه دانه لباس‌هایم را توی دست می‌گیرم
!
- با این لباس چند گناه کرده‌ام؟
مچاله‌شان می‌کنم و توی کمد پرتاب

لباس بعدی و لباس های بعدی

حالا دیگر کمد پر شده و چمدان هنوز خالیست

چکار کنم؟
!
چکار می‌توانم بکنم؟


سر درون کیف می‌برم و باران ...

3)

گاهی که یاد این می افتم که سالهاست دست نوازش پدری را، و آن کوه استقامت و پشت وپناهم بعد خدا را ندارم؛ ناخود آگاه ذهنم پرمی کشد سمت امام رضا، اگر عزم سفری باشد سمت سلطان طوس با خودم می گویم رفتی مشهد رفتی دم ضریح

پیشِ بابا، تا می‌توانی حاجاتت را بگو،
پدرها دوست دارند برای فرزندشان کاری کنند
.
به امام رضا گله از یتیمی کن و بزرگ ‌ترین چیزها را از او بخواه؛

خودش
!
خودش را بخواه و شفای دردِ سینه‌اش را به ظهور فرزندش

حرم امام رضا شاعری

4)

همیشه می‌گویم خمینی به ما فهماند که معصوم دیگر چه بوده!!
اهل بیت  دیگر چه بوده،رضا که رمز عملیات سربازان خمینی بوده چه بوده؟! وقتی متوجه شدم که شنیدم

کربلای 8 رزمندگانش پشت لباسشان نوشتند فدات بشم امام رضا وهمه فدایی شدند . ..  

ولله اغراق نکرده‌ام که بگویم بوی کربلای هشتی ها در حرم حضرت رضا همیشه  پیچیده .. .

5)

جای گفتنش این‌جاست؛
وقتی که نیت کردم نائب‌الزیاره‌اش باشم،

فکر می‌کردم چه زحمتی به دوش خودم می‌گذارم

اما نیابت آن بزرگوار، نمکِ سفره‌ام شده بود و حال زیارتم
.

زیرِ گنبدِ مطهر، زیارت امین‌الله خواندم

6).

در حرم مولایم سلطان طوس فکرمی کنم، به آینده ای  که مقابل گنبد باصفای ابوالفضل العباس،
پیشانی بر زمین داغ کربلا

اللهم لک الحمد حمد الشاکرین

بر می گردم و می روم  داخل شوم

و زیر لب میخوانم اذن دخول حرم تو، یا ابالفضله
دست عطا و کرم تو، یا ابالفضله

7)

کودکی هایم

دوست داشتم زنجیر بودم،
زنجیرِ کاسه‌هایِ آویزانِ سقاخانه،

چه با وفا بوسه می‌دادند،

لب‌های زائرین رضا را

آخ گفتم آب و یاد تشنگی اباعبدالله جگرم را  سوزاند

وکربلا که هنوز قسمتم نشده

8)

روزهای ماه مبارک رمضان
گوشه‌ای بنشین،
ساعات قبل از افطار
و به عطش فکر کن!
نه با فسفر مغز،
یاد بگیر با بر هم زدن لب‌هایت فکر کنی کربلا را باید به خون فهمید…
لحظه لحظه‌اش را باید به تو بفهمانند
و الا با عرض معذرت از حضرت سعدی: از دست و زبان که برآید کز عهده ی فهمش به‌درآید

تمام دعایم در حرم امام الرئوف

ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارت الحسین

انشالله که توفیق زیارت حرمش را داشته باشم به اذن امام رئوف



شفا عالم سنی در حرم امام رضا (ع)

91/7/6 7:24 عصر نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته:

 

یکی از خادمان بخش فرهنگی حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام گفت:مولوی  «سلطان محمد» از علمای سرشناس اهل سنت افغانستان که در شهر هرات سکونت دارد و از بیماری قلب رنج می برد، در حرم امام رضا علیه السلام شفا گرفت.»
وی در ادامه افزود: «این عالم سنی مذهب، عضو شورای هفت نفره افتاء افغانستان است و همزمان خطیب جمعه شهر هرات نیز به شمار می رود. او که پیرو مذهب حنفی است، چند ماه پیش به بیماری انسداد عروق (بسته شدن رگ های قلب) دچار شد و همه پزشکان وی را جواب کردند اما به گفته خودش، در خواب، امام رضا علیه السلام را رؤیت کرد و آن حضرت او را توصیه کرد که به حرم ایشان

ادامه...



شهید دانشآموز «خسرو آرمین»/به مناسبت بازگشایی مدارس

91/6/31 10:51 صبح نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته:

 شهید دانش‌آموز «خسرو آرمین» در سال 1347 در کرمانشاه متولد شد. وی تا سال اول دبیرستان تحصیل کرد و با دیدن حملات وحشیانه نیروهای رژیم بعث عراق به کشورمان برای دفاع از انقلاب اسلامی و پایداری نظام جمهوری اسلامی به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت.

این شهید 17 ساله با سابقه 4 ماه حضور در جبهه و همراهی رزمندگان اسلام، در عملیات والفجر 9 ارتفاعات سلیمانیه عراق، در مورخ 9 اسفند سال 64 در حالی که سوز و سرمای هوا، منطقه را احاطه کرده بود به مقام رفیع شهادت نائل آمد.



طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز