footer

شهید شاعری و کارگشایی از هم رزمش

93/9/3 2:30 عصر نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته:

1 چند وقتی پیش توی همین شبکه های مجازی توسط یکی از دوستان وارد گروهی شدم که متشکل از دوستان و هم محلی های قدیمی بود.

اما حالا خیلی وقت است که در محل نیستند. ومناطق دیگر تهران ساکن هستند.

توی گروه با خیلی از دوستان قدیمی برادرم آشنا شدم. و صحبت از کتاب چتربازی در امواج شد.

و خوشحالی دوستانش از چاپ این کتاب و پیشنهادات ونظرات و خاطرات جدیدی داشتند.

2 چند روز پیش آقای زینتی فر دوست و هم رزم برادرم را دیدم. خوش و بشی کردیم.

از اداره بیمه آمده بود گفت چند ماهیه درگیر جمع کردن سوابق بیمه ام هستم.

گفتم: "انشالله که کارت راه بیفته. راستی با برخی از بچه های قدیمی محل که هم سن و سال خودتونن ارتباط گرفتم.

سراغتو ازم گرفتن، موردی نداره شمارتونو بهشون بدم؟"

نگاهی بهم کرد و گفت مشکلی نداره عزیزم از بچه های رزمنده هر کی رو دیدی شماره بده، مسئله ‏ای نداره...

 آقا منوچهر رفت خونه؛ منم رفتم یک سری به سیدخانم بزنم.

شهید شاعری

ادامه...