footer

لبخندهای خاکریز

91/5/3 7:28 عصر نظر()/نوشته شده توسط شهیدشاعری/دسته: خاطره

اللهم الرزقنا ترکشا قلیلا و مرخصی کثیرا.
چه برداشتی از جبهه دارید؟ بخدا فقط یک جفت پوتین برداشتم.
کلوا و اشربواحتی اذابلغت الحلقوم


دنیا دو روز است سه روز هم تو راهی میشه پنج روز
مادرم گفته همه چیز بخور جز تیر و ترکش (جواب پرخورها به دیگران)
آرپی جی نزن تو خاکریز ما (وسط حرف ما نیا)
چهره ترکش پسند(صورت نورانی)
موقعیت ننه(سنگر تدارکات که مثل خانه پدری به آدم می رسند)
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند(در حال رد شدن از میان همسنگران ، که دست و پای آنان را لگد می کند